جهت دسترسی به مطالب سایت در فهرست زیر بر روی موضوع دلخواه کلیک کنید:
پیامبراکرم (ص)
ای محبان شد عزای خاتم پیغمبران
امروز زهرا در جنان
شیعیان روز وفات حضرت پیغمبر است
حضرت امیرالمومنین علی(ع)
ای شیعه هنگام عزا است
در ماتم سلطان دین
حضرت فاطمه زهرا(س)
با تو دارم من وصایا ای امیر تاجدار
گفت زهرا باعلی، ای شهسوار لافتی
گفت مولا در غم زهرای مظلومه حزین
حضرت امام حسن مجتبی (ع)
از زهر ستم کام حسن پر شرر آمد
به کامش سوده الماس جا کرد
شنیده ام که در شهر مدینه
حضرت امام موسی کاظم(ع)
حضرت امام رضا (ع)
چون ز زهر مأمون دون
چون رضا آن غریب خراسان
چون شاه خوبان از زهر مأمون
حضرت امام حسین (ع)
از قول لعینان
ای صبا گوعرش را رخت عزا در بر کند
ای که زیب و زینت دوش رسول کبریایی
ای گل خوش رایحه الرحمن
برادر ماندن از تو رفتن از من
به فدای آن شه با وفا
پیکر برادر مرا شمر پاره پاره میکند
چو سلطان دین سوی میدان کینه
چون به صف کربلا شاه شهیدان رسید
چون به میدان روان شد سبط رسول عالمین
چون در صف ميدان سلطان عشاقان جان داد مردانه
چون شاه ابرار گردیده بی یار
چون شاه دین آمد بسوی میدان
چون شاه دین پوشید کفن
چون کشتی آل عبا
در عزا خاتون محشر حاضر است
در عزای سرور دین
زینب آمد چو بر جانب قتلگاه
سر پرنور پسر زهرا
سر شاه تشنه کامان چه به نیزه جفا شد
سر فرزند زهرا در خرابه چون فرود آمد
سکینه گفت با زینب ببین شمر ستمگر را
سکینه گفت عمه گریه دوران من است امشب
شاه بی خیل و حشم بعد از جوانان سوی میدان
شاه دین چون به میدان روان شد
شاه یثرب ماه بطحا
شه گلگون قبا شد سوی میدان
عمه زینب کربلا را روز محشر میشمارم
فتنه دارد سر زمانه هنوز
فلک از صدر زین افکنده ای
گشت سلطان قیس هندی با دل زار
گفت شاه شهدا وعده مطلوب رسید
مطبخ خولی بی دین و سر سرور دین
ناله درای امشب دل زار می رباید
حضرت ابالفضل (ع)
ای ساقی لب تشنگان
چون حسین در خون پیکر عباس دلاور دید
سرور دین گفت با عباس
سقای دشت کربلا از صدر زین چون بر زمین افتاد
شاه شجاعان جهان
حضرت علی اکبر(ع)
از تو ای چرخ ستم پیشه
اشجع شجاعان عرب نور نیر لیلا
اکبر به دشت کربلا
اکبر به لیلا گفت کای مادر حلالم کن
اکبر تو مرو به میدان کز دنبالت مادر آید
ای اکبر شیرین سخن
برخیز زجا اکبر کی تازه جوان من
پاره پاره اکبرم غلطیده در خون
دریغا شد ز دستم نوجوان گلعذار من
چو اکبر ز خرگه به میدان درآمد
سرور دین چون که به اکبر رسید
شهزاده نوجوانم ای نور بخش دیده
عرصه بر سبط مصطفی تنگ است
عمه ام زینب بیا مرگ نوت بادا مبارک
عمه جان اکبر من عازم جدال است
کرد عزم رزم میدان
گفت لیلا با علی اکبر به افغان
گفت لیلا به اکبر کجایی
گفت لیلا رخ اکبر همه دلها برباید
لیلا به جهان از داغ جوان
لیلا بیا با خاطر ناشاد
لیلا نواخوان چون عندلیبان
میر جوانان جهان ضرغام اژ در در
حضرت علی اصغر (ع)
حضرت قاسم (ع)
به میدان می رود قاسم جوانم
شد قاسم من با بخت همراه بینوا دل من
شد وارد میدان اعدا قاسم مضطر
قاسم محزون گفتا ای عموی زارم
گفت قاسم با عمو
گفت قاسم با فغان کای عروس مضطرم
حضرت رقیه (ع)
ای یزید این سر بر تو مهمان است
عمه جان در شام غربت خوار تا کی
حضرت زینب (ع) و فرزندان آن حضرت
زینب غمزده گفتا با شه کرب و بلا
سوی شامم می برند این کوفیان با شور و شین
حضرت مسلم (ع) واطفال آن بزرگوار
چو مسلم به کوفه بغل بسته آمد (با تغییر)
مسلم به کوفه شد غریب و بی کس و یار
از کوفه سر بر آور ای باب ما یتیمان
حضرت حر (ع)
در کربلا حر ریاحی به صد آه و افغان
حضرت فاطمه صغری(ع)
جده جان حیاط را بزن امروز آب و جارویی
رسیدن کاروان امام حسین (ع) به کربلا
ای همرهان از ناقه ها گیرید محمل
چونکه شاه لب تشنه هودج سفر بر بست
فلک ویران شوی به غربت مرا مبتلا کردی
فرا رسیدن ماه محرم
امسال نوروز عجم با غم قران آمد
شد ماه عزا طالع و شادی به سر آمد
ماه محرم در جهان شور دیگر دارد
اربعین
اربعین شد ای عزیزان (با تغییرات)
در حال تکمیل .....
